هفته گذشته
فدای اون قد و قواره 1 سانتیت بشم من این روزا حسابی داریم به همه زحمت میدیم به مامان بزرگ(مامان بابایی) که بنده خدا داره برام غذا درست میکنه و میفرسته به بابایی که حسابی داره سنگ تموم میزاره و نمی زاره هیچ جوری ضعفهامو احساس کنم به خاله ها و عمه ها که هر روز با تماس هاشون جویای احوالم میشن به زن عموی مهربونت که خیلی بی ریا و بی منت کارامو انجا م میده هفته گذشته بعد از نهار بود که من بی نهایت حالم بد بود اما خاله فریده جون یه سورپرایز عالی بود که به خاطر تشکیل نشدن کلاسهاش اومد چند روزی اینجا و منو حسابی خوشحال کرد همینطور اومدن مامان بزرگ و خاله وجیهه که بی نهایت خوشحال شدم هر چند کم موندن پیشمون اما خیلی بهم چسب...
نویسنده :
fafa
18:50